کنش ارتباطی، نوعی کنش اجتماعی معطوف به حصول تفاهم میباشد. بر مبنای این نظریه، کنشگران برای رسیدن به یک درک مشترک از طریق استدلال، وفاق و همکاری با یکدیگر ارتباط متقابل برقرار میکنند.
پیشینه این نظریه را باید در آثار و اندیشههای
یورگن هابرماس از متفکران برجسته فلسفه و علوم اجتماعی و از نظریهپردازان انتقادی پسامارکسیست آلمانی، جستجو کرد و در واقع باید این تئوری را از شناخته شدهترین ایدههای هابرماس بهشمار آورد. ردپای این نظریه که در قسمت بیشتر آثار وی به چشم میخورد، برای اولینبار در کتاب دو جلدی او تحت عنوان “نظریه کنش ارتباطی” (۱۹۸۱) ارائه گردید.
هابرماس در این کتاب تحلیل پیچیدهای از
جامعه سرمایهداری ارائه کرده و روشهای ممکن را که از طریق آنها میتوان در برابر اثرات ناشی از عقل ابزاری (عقلانیت وبری) پایداری کرد که همانا اخلاق و آزادسازی ارتباطی بود، بررسی کرد و کنش ارتباطی را در برابر کنش معقول و هدفدار ماکس وبر مطرح ساخت. او از نوشتن این کتاب سه هدف اصلی را دنبال میکند:
۱) ارائهی مفهومی دربارهی خردگرایی ارتباطی.
۲) ارائهی طرحی اجتماعی که مفاهیم زیست جهان و سیستم را پیوند زند.
۳) ارائهی نظریهای دربارهی مدرنیته.
مایکل پیوزی (Michael Pusey) در کتاب خود که در مورد هابرماس نگاشته است در مورد هدف هابرماس اینگونه نوشته است: «هدف هابرماس از نظریه کنش ار کنش های اخلاقی وارتباطی ازدیدگاه یورگن هابرماس جامعه شناس مدرن...
ادامه مطلبما را در سایت کنش های اخلاقی وارتباطی ازدیدگاه یورگن هابرماس جامعه شناس مدرن دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mhemati بازدید : 172 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 11:33